کارگاه خیاطی خانم مهربان پاتوق اشتغازایی زنان نوده است
در کوچهپسکوچههای آرام خیابان نجف ۸، وقتی از پلههای مسجد امامحسین (ع) بالا میرویم و به طبقه دوم میرسیم، صدای پیوسته چرخهای خیاطی به گوش میرسد؛ صدایی که نهتنها ریتم زندگی یک خانواده است، بلکه ضربان امید را برای بسیاری از زنان این محله میسازد.
اینجا کارگاه کوچک خیاطیامالبنین وطنپرست معروف به «خانم مهربان» است؛ زنی که بههمراه همسرش آقای مهربان، چرخ خیاطی را به ابزار رویش و یاری تبدیل کرده است. خاطراتی از جنس سوزن و نخامالبنین خانم، متولد سال ۱۳۵۵، بیشاز بیستسال است که زندگیاش با نخ و سوزن و پارچه گره خورده است. البته علاقه او به دوخت و دوز به دوران کودکیاش برمیگردد، زمانیکه برای خودش و پنجخواهر دیگرش، عروسکهای پارچهای رنگارنگ میدوخت تا بازی کنند.
از هفدهسالگی بهصورت جدی پای چرخ خیاطی مادرش نشست و دوختودوز را آغاز کرد.امالبنینخانم میگوید: اولین چیزی که دوختم، یک چادر ساده، با چرخ دستی قدیمی مادرم بود. کمکم شروع کردم به دوختن لباس برای خواهر و برادرهای کوچکترم. اوایل کارم چندان خوب نبود، اما با حمایتهای مادرم و آزمون و خطاها توانستم کار را یادبگیرم.
او با لبخندی که خستگی را از چهرهاش میزداید، ادامه میدهد: خیاطی را بیشتر از هر هنر دیگری دوست داشتم. حتی وقتی اطرافیانم میگفتند برو آرایشگری یا هنرهای دیگر را یاد بگیر که مثل خیاطی وقتت را نگیرد، میگفتم من خیاطی را دوست دارم و کار دیگری انجام نمیدهم.
انگار دلش با صدای چرخ خیاطی آرام میگرفت؛ صدایی که امروز به آوایی توانبخش برای خانواده و دیگر زنان محله نوده تبدل شده است.

همسرم، بهترین همراه من
او خیاطی را بهصورت خانگی یاد گرفت و بعدها با گذراندن دورههایی در فنیوحرفهای و خانه کارگر، مهارتهایی مانند دوخت سرویس خواب، پوشاک حمام و لوازم آشپزخانه را هم آموخت و مدارکش را گرفت و الان سه مدرک دارد.
امالبنینخانم توضیح میدهد: وقتی ازدواج کردم، همسرم متوجه علاقه من به خیاطی شد و او هم به من کمک کرد که در این زمینه پیشرفت کنم. با همراهی او تعدادی چرخ گرفتیم و در خانه مشغول به دوختودوز لباسهای ورزشی شدیم. همسرم، کار برش را یاد گرفت و سفارشهایی را که میگرفتیم، برش میزد و من میدوختم.
اطرافیانم میگفتند برو آرایشگری یا هنرهای دیگر را یاد بگیر که مثل خیاطی وقتت را نگیرد
او ادامه میدهد: تعداد سفارشهای ما به حدی شده بود که بتوانیم چرخهایمان را افزایش دهیم و از تعدادی نیرو برای همکاری دعوت به کار کنیم. خودمان از صفر شروع کرده بودیم؛ برای همین همیشه این را در نظر میگرفتیم که دستگیر دیگران باشیم و در حد توانمان به مردم کمک کنیم. حتی افرادی را که خیاطی را از اساس بلد نبودند، اما نیاز به کار داشتند، به کار دعوت میکردیم. مدتی خودم یا همسرم وقت میگذاشتیم تا آنها کار را یاد بگیرند و کنار ما مشغول به کار شوند.
فرصت دادن به دیگران
روزهای همهگیری کرونا نیز کارگاه «خانواده مهربان» قصه خودش را داشت؛ زمانیکه چرخهای خیاطی بهجای پارچه، ماسک میدوختند و کمکم لباسهای بیمارستانی هم به آن اضافه شد. آنها به این فکر کردند این دوختودوزها به مهارت چندانی نیاز ندارد و با کمک مسجد محله به افرادی که نیاز به کار داشتند، فرصت همکاری دادند. پساز مدتی متوجه شدند فضای کارگاهی خودشان کوچک است و باید جای دیگری را برای کار درنظر بگیرند. حدود دوسال است که علاوهبر کارگاه خودشان در مسجد هم فعالیت میکنند.
کارگاه امیدبخش زنان محله
در این اتاق نهچندان بزرگ، دو چرخ راستهدوز و پنج چرخ سردوز دورتادور چیده شده است. این چرخها بههمت زنان محله در کنار خانم مهربان ۸ تا ۱۰ ساعت میچرخند تا پیشبندهای سفید، کلاه و گانهای بیمارستانی را آماده کنند.
او میگوید: سه دستگاه از این چرخها را مرکز نیکوکاری محله دراختیارمان گذاشته است تا زنانی که سرپناهی جز سایه حمایت خیران این مسجد ندارند، بتوانند درکنار کسب درآمد، مهارتی بیاموزند و بر زندگی خود مرهمی بگذارند.
در اینجا، خیاطی تنها یک شغل نیست؛ کلاسی است برای زندگی. زنان و دخترانی که یکبار هم دوختودوز را تجربه نکردهاند، بهمرور پشت چرخ مینشینند و نخستین دوختها را برای استقلال مالیشان میزنند.
وطنپرست میگوید: ما رایگان یاد میدهیم و بعد به آنها کار میسپاریم. در ابتدا بیشتر لباسهای بیمارستانی میدوزند که دوخت سادهای دارد. بیشتر افرادی که با ما کار میکنند، نیازمندند. همه ما میدانیم کسب یک مهارت، ماندگارتر از کمکهای مقطعی است. برای همین افرادی که نیازمند هستند، از این کار استقبال میکنند.

رفع مشکل نیازمندان با اشتغالزایی
در گوشهوکنار محله، زنانی هستند که یکی از چرخهای این کارگاه به خانه آنها نیز راه یافته است. آنها در حریم خانه، مشغول دوختن هستند تا هم چرخ زندگی بچرخد و هم کرامتشان حفظ شود.
مهدی رحمتی، مدیر مرکز نیکوکاری مسجد امامحسین (ع)، با اشاره به این الگوی کوچک، اما مؤثر میگوید: در زمان کرونا از طرف مسجد به نیازمندان بستههای معیشتی میدادیم. اما به این نتیجه رسیدیم، اهدای بسته معیشتی داروی مُسکن است و درمان نیست. ما بهدنبال درمان درد نیازمندان بودیم. این کارگاه خیاطی در محله، فرصتی خوب برای اشتغالزایی نیازمندان محله بود.
به گفته او حدود پانزده نفر بهصورت مستقیم با این کارگاه همکاری میکنند و عدهای دیگر در خانههای خود با چرخهای امانی، چرخ زندگی را میچرخانند. شرط حمایت نیز روشن است: تلاش. اگر کسی بخواهد روی پای خود بایستد، این مجموعه دستش را میگیرد.
رحمتی یادآور میشود: در محله ما تعدادی کارگاه خیاطی است که فرصت خوبی برای نیازمندان ایجاد کردهاند.
از اولین قیچی تا آرزوی مستقلشدن
علیآقا حدود دوسالی میشود که در کارگاه خانواده مهربان کار میکند؛ کاری که با علاقه و راهنمایی صاحبکارش شروع شد. خودش میگوید: وقتی اولین روز وارد کارگاه شدم، هیچ مهارتی نداشتم و حتی قیچی را برعکس دست میگرفتم، اما کمکم با آموزش و صبوری آقای مهربان، کار را یاد گرفتم و حالا در کار برش کمک میکنم.
درآمدش را متوسط میداند و با لبخند تعریف میکند: خدا را شکر، همین هم نعمت است. دوست دارم اگر فرصت بیشتری داشته باشم، برش و دوزندگی را حرفهایتر یاد بگیرم و روزی روی پای خودم بایستم و مستقل شوم.
همیشه این را در نظر میگرفتیم که دستگیر دیگران باشیم و در حد توانمان به مردم کمک کنیم
او که تحت پوشش کمیته امداد است، امیدوار است با حمایت مسئولان بتواند مسیر خودش را ادامه بدهد و به آرزویش، یعنی داشتن کاری مستقل، برسد.
کار با عشق و برکت
محدثهخانم سالهاست در کنار خانم مهربان خیاطی میکند؛ کاری که از روی علاقه انتخاب کرده و هنوز هم با همان عشق ادامهاش میدهد. او میگوید: خیاطی برایم فقط یک شغل نیست، بلکه بخشی از زندگی روزمرهام شده است.
تعریف میکند: روز کاری من از ۷ صبح تا ۶ بعدازظهر ادامه دارد. بیشتر فعالیتم هم به دوختودوز لباسها و کارهای مربوط به مراکز درمانی و بیمارستانی اختصاص دارد.
محدثه که تحت پوشش بهزیستی است، از درآمد کارش رضایت دارد و از همین راه امرار معاش میکند.
* این گزارش شنبه ۶ دیماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۲ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.
